کد مطلب:224068 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126

عواملی که سبب ولایتعهدی حضرت امام رضا شد
گفته شد كه اولا مادر مأمون ایرانی و از عجم بود در حالی كه مادر امین زبیده از زنان فهمیده و سیاست دار و خانواده بزرگ عرب بشمار می رفت و چون در دوران اموری عجم مخصوصا اولادی كه از زن عجمی باشد مورد توجه نبود و مأمون بدین سبب ناراضی بود - لذا می كوشید به یك وسیله ای جبران كند.

یكی از وسایل تدارك آن آشنائی و نزدیكی به ایرانیان بود كه مأمون خود را از آنها خواند و در معاشرت با ایرانیان خیلی نزدیك و محشور شد و به همین سبب خراسان آمد و قریب ده سال در خراسان از سال 193 تا سال 203 می زیست كه پنج سال ولایتعهد بود و پنج سال خلیفه امیراطوری اسلام.

همین نزدیكی و مؤانست و علاقه او به ایرانیان و نسبت مادری او سبب بغض اعراب و بنی عباس گردید.

باید ناگفته نگذاشت كه هارون چون بنوقان رسید و با سابقه ای كه منجمین به او داده بودند و حالت مزاجی خودش فهمید كه خلاصی از مرگ ندارد لذا به فضل بن ربیع دستور داد اگر من مردم فوری لشكر و خزائن را به مأمون بسپار كه او این جنگ را به پایان برساند و فاتح و منصور گردد.

هارون كه درگذشت فضل به وصیت او عمل نكرد و لشكر و خزائن را به بغداد برد و امین را بر اریكه خلافت نشانید و مأمون را از جانشینی امین معزول كرد و نامه ای هم از طرف امین به مأمون كه مرو بود نوشت و او را احضار كرد.

مأمون كه مردی زیرك و سیاستمدار بود از این روش ناپسند فضل آگاه شد و با فضل بن سهل كه بزرگترین شخصیت خراسان بود مشورت كرد و سپاهی از دلیران خراسان به سر كردگی طاهر بن حسین ذوالیمینین به طرف عراق عرب برای جنگ با امین فرستاد.



[ صفحه 474]



محمد امین هم علی بن عیسی بن ماهان را كه مردی خشن و بیدادگری بود با لشكری گران به استقبال قشون برادر فرستاد و نزدیك ری به هم رسیدند و مصاف داده علی بن عیسی كشته شد طاهر موفق و غالب گردید و به طرف بغداد پیش رفت و در سال 198 سر محمد امین را جدا كرده برای مأمون به مرو فرستاد و این ضربتی بود كه ایرانیان به عرب زدند و مأمون بپاس این خدمت ناگزیر بود كه جانب دلهای ایرانیان را نگاه دارد.

مأمون در مرو رسما بر اریكه خلافت نشست و فضل بن سهل ذوالریاستین را به وزارت و فرماندهی كل قشون منصوب كرد و مركز خلافت را همان مرو قرار داد.

مأمون در سال 198 به خلافت نشست و بر این اندیشه فرو رفت كه به سبب علاقه ایرانیان به آل علی یك نفر از آنها را انتخاب كند و به مقام ولایتعهدی برگزیند تا اساس سلطنتش استوار گردد هم ایرانیان راضی گردند و هم آل علی از خوشنود شوند و اكثریت هم دست این دو طبقه بود به اضافه كه در این مدت حس كرد دلهای مردم ایران با آل علی است و به عباسیان چنان روی خوش نشان نمی دهند و خراسان منطقه ایست كه ضامن قیام آنها بود و خلافت بخش بنی عباس است باید آنها را به هر نحوی میسر هست نگاهداشت.

در همین اوان بود كه با قتل امین علویان در عراق عرب و حجاز قیام كردند و مأمون را بر آن داشتند كه اولا در خراسان بماند تا از پشتیبانی مردم سلحشور آنجا بهره مند گردد ثانیا برای ارضای خاطر علویان یكی از برجسته ترین شخصیت آنها را در كار خلافت خود شریك سازد تا تدارك و جبران نسب عجمی و قتل برادرش بشود و مبانی سلطنتش نیز تحكیم گردد.

این فكر در مأمون قوت گرفت - غرایز علمی او هم ایجاب می كرد كه حق را با علی و خاندان او بداند چنانچه در احتجاجات و مناظرات او روشن شده ولی به منطوقه المللك عقیم می خواست خودش سلطنت داشته باشد. ایرانیان - اعراب طرفدار عباسیان - علویان حجاز همه را هم راضی نگاهدارد لذا نقشه ای كشید كه مخالفین را همه در مرو جمع كند تا به عنوان جلسه مشورت از بروز مخالفت آنها جلوگیری كرده رعایت پیشوای آنها را بنماید - به این منظور بخشنامه ای نوشت هر كجا در هر منطقه از حجاز - عراق و ایران سواحل خلیج ماوراء النهر و كرمان - فارس از سادات علوی هستند آنها را دعوت كنند و با كمال احترام به مرو بفرستند.



[ صفحه 476]